آغوش بگشا ای صنم
آغوش بگشا هی . . . منم
این قصه راز ما دوتاست
اصلا نمی فهمد زنم
گرچه زلیخای منی
گرچه دقیقا یک زنی !
اما نباید بی هوا
پاره شود پیراهنم
مدرک نباید رو شود
بو مدرک یارو شود
اینست در خلوت سریع
پیراهنم را می کنم
زار است کارم دلبرا
گر حس کند حال مرا
یا احتمالا روز بعد
بویی ببوید از تنم
حالا جوابت چیست . . . ها؟
یعنی نمی خواهی مرا؟
غیر از تو شاید ده نفر
یا نه نفر می خواهنم!
آمار باشد مال بعد
آمارگیری سال بعد
دم نقدا این دم را خوش است
آغوش بگشا ای صنم
"قاسم رفیعا"